غصه ،اندوه ،تنهائی
سؤال بی جواب ...
می اندیشم که..
شاید
از آغاز با من زاده شد..!
شب بوئی جوابم داد:..
ذات تو نیز ..همچو من است.!
همیشه تنها ..
و این گریز ناپذیر است.
من...شب را سر کشیدم ..
تا سحر ...
زودتر برسد.
ح.م.آشنا